ترجمه مقاله

اسباش

لغت‌نامه دهخدا

اسباش . [ ] (اِخ ) ازامرای معتصم خلیفه ٔ عباسی که با گروهی از امراء از او رنجیده دل بر خلافت عباس بن مأمون بستند و معتصم ایشان را مؤاخذ و مقید ساخت و پس از ثبوت گناه همه را بقتل رسانید. (حبیب السیر جزو3 از ج 2 ص 96 و 97).
ترجمه مقاله