ترجمه مقاله

اسباغ

لغت‌نامه دهخدا

اسباغ . [ اِ ] (ع مص ) تمام گردانیدن نعمت را بر کسی . (منتهی الارب ). توسعه : یقابل مولم الرزیة بما اسبغ اﷲ تعالی علیه من الصبر . || تمام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث ). کامل کردن . (کنزاللغات ) (غیاث ). || رسانیدن آب وضو را به مواضع آن . تمام آوردن وضو را: اسبغ الوضوء؛ اذا بلغه مواضعه و فی کل عضو حقه . (منتهی الارب ). || زره فراخ پوشیدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله