ترجمه مقاله

اسبهبذ

لغت‌نامه دهخدا

اسبهبذ. [ اِ ب َ ب ُ ] (اِخ ) اسبهبد. کوره ای در طبرستان و شاید بنام بعض ملوک آن ناحیه نامیده شده باشد. (معجم البلدان ): چون لشکرها جمع شد فرمان فرمود [ الجایتو ] که از چهار راه بگیلان درآیند والا (کذا) امیر چوپان را مقرر فرمود که از راه اردبیل بحدود سباده و اسبهبد و کسکر و آن نواحی درآید. (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 11).
ترجمه مقاله