استحشافلغتنامه دهخدااستحشاف . [ اِ ت ِ] (ع مص ) استحشاف اُذُن ؛ خشک گردیدن گوش و ترنجیدن آن و همچنین است استحشاف زرع . (از منتهی الارب ). || جامه ٔ کهنه پوشیدن . (منتهی الارب ). تحشﱡف .