استعرابلغتنامه دهخدااستعراب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فحش گفتن . سخن زشت آوردن . || گشن خواه شدن گاو ماده : استعربت البقرة. || غیرعربی را عربی کردن . (منتهی الارب ). || مانا به عرب شدن . بیابانی شدن .