ترجمه مقاله

استفراد

لغت‌نامه دهخدا

استفراد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تنها واشدن بچیزی . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). تنها شدن به امری . تنها کردن کاری را. (منتهی الارب ). انفراد به امری . || تنهائی خواستن . || تنها برآوردن کسی را از میان یاران خود. || تنها گذاشتن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله