استنجادلغتنامه دهخدااستنجاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) یاری خواستن . استعانت . || توانا گردیدن بعد سستی . || دلیری کردن بعدترس . یقال : استنجد علیه بعد هیبته . (منتهی الارب ).