ترجمه مقاله

استوارساق

لغت‌نامه دهخدا

استوارساق . [ اُ ت ُ ] (ص مرکب ) که ساق پای محکم دارد: هملّس ؛ مرد استوارساق نیک تیزرو. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله