ترجمه مقاله

استونی

لغت‌نامه دهخدا

استونی . [ اِ ت ُ ] (اِخ ) اِسْتُنی . استونیا. مملکتی در اروپا بساحل بحر بالتیک . از طرف شمال بخلیج فنلاند، از سمت مغرب ببحر بالتیک ، از جانب جنوب با ایالت و خلیج لِتونی و از سوی مشرق بروسیه محدود است . مساحت سطح آن 47550 گز مربع و سکنه ٔ آن 1200000 تن است . پایتخت آن تالین (روال قدیم ). اراضی آن چندان حاصلخیز نیست ولی بقدر رفع حاجت سکنه حاصل میدهد. محصولاتش عبارت است از: چاودار، جو، ارزن ، کتان ، کنف ، تنباکو و رزک (گیاه آبجو = هوبلون ) . قسمت اعظم این سرزمین از جنگلها مستور است و گاو، اسب ، گوسفند و بز فراوان دارد. صادراتش عبارت است از: پوست و ماهی شور. اراضی آن مسطح و سواحل سنگلاخ و ریگزار می باشد. نهر نارووه حدود مشرقی این قطعه را مجزا کرده و غیر از این رودخانه نهر قابل ذکر دیگری در استونی نیست فقط چند وادی در اینجا دیده میشود. چه اهالی این ایالت و چه اهالی ایالت لتونی که همسایه ٔ آن میباشند با تمام سکنه ٔ اطراف منسوب به نژاد تاتارهای موسوم به فینوا میباشند ولی آلمانها و سوئدیها و دانمارکیها از زمانهای قدیم در این سرزمین اقامت کرده بومیان را در قید رقیت خود درآورده و بدهقانی و برزگری داشته اند. این قوم در ازمنه ٔ سالفه بنام «استی » معروف بودند و در بعض کتب یونانی و لاتینی نام آنان آمده است . افراد این قوم کوتاه قد، با موی زرد و یا سرخند، در زمستان پوستین های معمول از پوست گوسفند در بر کنند. و رجوع به استنی شود.
ترجمه مقاله