ترجمه مقاله

استیتان

لغت‌نامه دهخدا

استیتان . [ اِ ] (ع مص ) استئتان . خریدن ماچه خر. خریدن ماده خر: استأتن الرجل ؛ خرید مرد اتان را و برگزید آنرا برای خود. (منتهی الارب ). || استأتن الحمار؛ ماچه خر گشت خر نر؛ اتان گردید خر نر. (منتهی الارب )؛ یعنی خوار گردید مرد پس از ارجمندی .
- امثال :
کان حماراً فاستأتن ؛ یعنی خر نر بود پس ماده گردید، در حق کسی گویند که خوار گردد پس از ارجمندی و عزت . (منتهی الارب ).
|| فربه شدن شتران . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله