ترجمه مقاله

استیحاء

لغت‌نامه دهخدا

استیحاء. [ اِ ] (ع مص ) جنبانیدن . (منتهی الارب ): استوحاه ؛ حرکه . (قطر المحیط). || بفرستادن خواستن کسی را. || دریافتن خواستن . || فریاد خواستن . یقال : استوحیناهم . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله