ترجمه مقاله

استیداع

لغت‌نامه دهخدا

استیداع . [ اِ ] (ع مص ) نگاه داشتن خواستن ودیعه را. و فی الحدیث : من استودع ودیعة فهلک فلاضمان علیه ای بلا تعدّ منه . (منتهی الارب ). نگاهداشت ودیعت خواستن . امانت داشتن خواستن . || چیزی بزینهار وا کسی دادن . (تاج المصادر بیهقی ). چیزی بکسی سپردن . چیزی بزنهار فا کسی دادن . (زوزنی ). چیزی به امانت بکسی دادن . امانت دادن .
ترجمه مقاله