ترجمه مقاله

استیشاء

لغت‌نامه دهخدا

استیشاء. [ اِ ] (ع مص ) تک خواستن از اشتر و ما اشبهه . (تاج المصادر بیهقی ). برآوردن همه ٔ تک اسب . همه ٔ تک اسب را برآوردن . (منتهی الارب ). || بپاشنه زدن اسب را تا تیز رود. بپاشنه اسب را بر رفتن داشتن . ستور را بپاشنه برفتن داشتن . (زوزنی ). || خواندن . || جنبانیدن هر چیزی را.
ترجمه مقاله