ترجمه مقاله

استیمان

لغت‌نامه دهخدا

استیمان .[ اَ / َ-َس ْ ] (فعل ) َ-َستیمان . صیغه ٔ متکلم معالغیر. هستیمان . استیم . رجوع به استیم شود :
ما کار زمانه نیک دیدستیمان
از کار زمانه زآن بریدستیمان .

؟


ترجمه مقاله