ترجمه مقاله

استی لی کن

لغت‌نامه دهخدا

استی لی کن . [ اِ ک ُ ] (اِخ ) یکی از رجال دربار تئودُسیوس امپراطور روم . وی اصلاً از قوم واندال بود و با خواهرزاده ٔ امپراطور مزبور ازدواج کرد و در موقع فوت تئودسیوس به قیمومت پسر نابالغ او موسوم به هنریوس به نیابت سلطنت رسید و بعدها دختر خود را بوی تزویج کرد و در نتیجه زمام اختیار کشور را در دست گرفته بحل و عقد تمام امورپرداخت و در این اثنا اقوام و طوایف وحشی مانند فرانکها، گتها، و سوآوها بنای تعرض بدولت روم را گذاردند. اگرچه استیلی کن در مقابل آنان مقاومتی نشان داد ولی او را به همدستی با آلاریک حکمران گتها برای غصب تخت و تاج روم متهم کردند و در تاریخ 408 م . به امر هنریوس در راونه بقتل رسید. و رجوع به استیلیک شود.
ترجمه مقاله