ترجمه مقاله

اسحاق

لغت‌نامه دهخدا

اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن وهب علاف واسطی . مقدسی گوید: از عمروبن یونس یمامی روایت دارد، و بخاری از وی روایت کند - انتهی . و بنابراین شاید از عامه باشد. لیکن شیخ صدوق ابن بابویه در باب دعواهائی که بدون داشتن بینه پذیرفته است روایتی از او آورده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 122).
ترجمه مقاله