ترجمه مقاله

اسداد

لغت‌نامه دهخدا

اسداد. [ اِ ] (ع مص ) صواب طلب کردن . سداد خواستن . طلب کردن صواب را. (منتهی الارب ). صواب خواستن . (زوزنی ). || بصواب و راستی رسیدن . (منتهی الارب ). صواب یافتن . || صواب گفتن .
ترجمه مقاله