ترجمه مقاله

اسدالدولة

لغت‌نامه دهخدا

اسدالدولة. [ اَ س َ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) احمدبن تاج الدوله جعفر کلبی ملقب به اکحل . یکی از افراد سلسله ٔ کلبیون حکام صقلیه (سیسیل ). تابع دولت بنی اغلب . پس از آنکه مردم صقلیه از پدر وی تاج الدوله شکایت کردند و او عزل شد، وی در 410 هَ .ق . بر مسند امارت نشست ، باشدت و صلابتی هرچه بیشتر، اطراف و اکناف صقلیه را ضبط و تصرف کرد و بواسطه ٔ مظالمی که مرتکب شد مردم بمعزبن بادیس امیر قیروان شکایت بردند و او پسر خویش عبداﷲ را با سپاهی بدانجا گسیل داشت و اسدالدوله را محاصره کرده و در 414 هَ .ق . بقتل رسانید و برادرش حسن صمصامی را بجای وی نصب کرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله