ترجمه مقاله

اسفندیار

لغت‌نامه دهخدا

اسفندیار. [ اِ ف َ ] (اِخ ) (امیر یوسف ...) خوندمیر پس از وصف محاربه ٔ بدیعالزمان میرزا با سلطان حسین میرزا و شکست بدیعالزمان گوید: بدیعالزمان میرزا از مقابله و مقاتله عاجز شده از راه پرسین بطرف جبال غور توجه فرمود و فوجی از امرا و لشکریان خاقان مظفرلوا، به تکامشی شاهزاده عنان عزیمت انعطاف دادند و تیغ خون ریز بدست گرفته درپی موکب او افتادند از جمله امیر عمربیک بدان حضرت نزدیک رسید و هرچند ملازمان به رکاب سعادت ایاب بازگشته بر او حمله کردند بازنمیگردید. عاقبت شیر بیشه ٔ پیکار امیر یوسف اسفندیار نیزه ای را که در دست سلطان بدیعالزمان میرزا بود ستانیده بی آنکه روی بطرف خصم آرد چنان بر دهان عمربیک زد که چند دندانش شکسته از پشت زین سرنگون شد و شاهزاده از شرّ او ایمن گشته در ضمان سلامت بیرون رفت . (حبیب السیر ج 3 جزو 3 ص 275).
ترجمه مقاله