ترجمه مقاله

اسلع

لغت‌نامه دهخدا

اسلع. [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن شریک اعرجی تیمی . از فرزندان اعرج بن کعب بن سعدبن زیدبن مناةبن تمیم . در اسدالغابة و الاصابة او را از صحابه شمرده اند. گویند خادم پیغمبر بود. (تنقیح المقال ج 1 ص 124). مؤلف از قاموس الاعلام ترکی گوید: اسلعبن شریک بن عوف اعرجی یا اسلعبن اسقع یا میمون بن یسار، یکی از اصحاب است که بخدمت حضرت رسالت مشرف شده و بعض احادیث ازآن جناب نقل کرده است . و رجوع به حارث بن کعب شود.
ترجمه مقاله