ترجمه مقاله

اسلغباب

لغت‌نامه دهخدا

اسلغباب . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) خارپرها برآوردن چوزه پیش ازسیاه شدن . (منتهی الارب ). مؤلف تاج العروس گوید: اسلغب َّ الطائر، اهمله الجوهری و صاحب اللسان و قال اللیث اذا شوک ریشه قبل ان یسودّ کازلعب ّ. سیخ پر شدن .
ترجمه مقاله