ترجمه مقاله

اسماعیل پاشا

لغت‌نامه دهخدا

اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) حکیم . یکی از وزرای دوره ٔ سلطان عبدالمجیدخان عثمانی . وی اصلاً منسوب به خاندانی رومی است که در ازمیر میزیستند. وی در فترت روم به اسارت افتاد و در سال 1231 هَ . ق . جراحی مسمی به حاجی اسحاق افندی او را بخرید و در نتیجه وی به دین اسلام مشرف شد و نزد مخدوم خود بیاد گرفتن جراحی عملی آغاز کرد. در محاربات یونان و روسیه با مولای خویش وظیفه ٔ جراحی را انجام میداد. بعداً ویرا به جراحی فوج سوم خاصه انتخاب کردند. در این حال وی به عدم کفایت معلومات جراحی خود پی برد و بفکر تکمیل صنعت خود افتاد و در آن زمان مکتب طبیه ٔ شاهانه تازه دائر شده بود. بنا بر استدعای وی او را پذیرفتند و در سنه ٔ 1256 از مکتب مزبور فراغت یافت و به پاریس عزیمت کرد و آنجا با علم طب کاملاً آشنائی پیدا کرد و به عضویت آکادمی طب پذیرفته گردید.بهنگام عودت به استانبول در درجات نظامی به ترقیات بزرگ نائل گردید و به درجه ٔ مشیری رسید، آنگاه به نظارت مکتب طبیه ٔ شاهانه تعیین گردید و سپس بوالیگری ازمیر و در هنگام عودت از آنجا به عضویت مجلس تنظیمات انتخاب شد و به اصلاح کار بیمارستانها و تعمیم آبله کوبی خدمات شایان توجه کرد. او مؤسس اولین مجله ٔ طبی و پدرزن صدر اسبق قدری پاشا میباشد و در اوائل سلطنت سلطان عبدالعزیزخان درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله