ترجمه مقاله

اسماعیل

لغت‌نامه دهخدا

اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن سبکتگین (ناصرالدولة). پس از وفات سبکتگین (378 هَ . ق .) بنا بر وصیت سبکتگین امرای غزنوی اسماعیل پسر کوچک سبکتگین را به امارت برداشتند و او در غزنین به تخت نشست ولی برادروی محمود او را در حوالی غزنین شکست داد و پس از شکست او را امان داده و در امارت با خود شریک ساخت . چون پس از چندی به او سؤظن برد اسماعیل را بزندان انداخت و اسماعیل در زندان بمرد و مدت امارت اسماعیل هفت ماه بود. رجوع به ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 440 و تاریخ بیهقی چ ادیب ص 253 و تاریخ گزیده چ لندن ج 1 صص 393-394 و تاریخ بیهق ص 130 و قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله