ترجمه مقاله

اسمان

لغت‌نامه دهخدا

اسمان . [ اِ ] (ع مص ) فربه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). فربه کردن چیزی . (ترجمان علامه ٔجرجانی ). || فربه شدن . || فربه گشتن چاروایان کسی . || صاحب ستور فربه شدن . مالک گردیدن فربه را. || فربه خریدن . || تر کردن طعام را به روغن . || بسیارروغن شدن قوم . (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله