ترجمه مقاله

اسم مفعول

لغت‌نامه دهخدا

اسم مفعول . [اِ م ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در نزد نحویان اسمی است که از مصدر مشتق شود برای آنچه فعل بر آن واقع شود. و مقصود از وقوع فعل بر آن ، تعلق فعل بدان باشد اگرچه بواسطه ٔ حرف جر باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). مثلاً: مضروب ، مأکول ، مسموع ، مُکْرَم ، معظَّم در عربی و زده ، خورده ، شنیده ، بزرگداشته در فارسی .
ترجمه مقاله