ترجمه مقاله

اسن

لغت‌نامه دهخدا

اسن . [ اَ س َ ] (ع مص ) در چاه درآمدن و از بوی بد آن بیهوش شدن . (منتهی الارب ). بیهوش شدن از دم ِ چاه . (زوزنی ). || متغیر شدن آب . بر گردیدن آب از مزه و رنگ : اسن الماء اسوناً و اسناً. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله