ترجمه مقاله

اسواری

لغت‌نامه دهخدا

اسواری . [ اُس ْ ] (اِخ ) ابوعیسی . محدث است ، منسوب به اساورة. (منتهی الارب ). وی ازابوسعید خدری و از او قتاده روایت کند. (سمعانی ).
ترجمه مقاله