ترجمه مقاله

اسوانتویت

لغت‌نامه دهخدا

اسوانتویت . [ اِس ْ ت ُ ] (اِخ ) نام معبودی که مورد پرستش و احترام قوم وند از اقوام قدیمه ٔ اسکاندیناو باستانی بود. بزعم اینان وی کار کشت و زرع و کارزار را در اختیار خود داشت . در جزیره ٔ روکن پرستشگاهی جسیم بنام وی برپا کرده بودند و در موسم حصاد از اطراف و اکناف بطواف آن خانه می رفتند. این معبود اسبی سفید و بسیار زیبا داشت و فقط سالی یک بار رئیس رهبانان حق سوار شدن به آن را داشت . هیکل وی را بشکل شخصی چهارسر و مجعدمو که در دست راست آن قبضه ٔ کمان و در دست چپش شاخی فلزی دیده میشد مجسم میساختندو اسرائی را که در جنگ میگرفتند روبری این معبود زنده زنده طعمه ٔ آتش میساختند. تا سال 1168 م . پرستش این معبود معمول بود. در سال مزبور والدمار از سلاطین دانمارک این عبادت را لغو کرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله