ترجمه مقاله

اسود

لغت‌نامه دهخدا

اسود. [ اَوَ ] (اِخ ) ابن بلال . یکی از رجال بنی امیه . وی به لقب محاذی و یا محاربی ملقّب بود و سمت ریاست دریانوردان داشت . او از طرف هشام با دسته ای کشتی مأمور بحر سفید شد و سپس ولیدبن یزید وی را به قبرس فرستاد تا اهالی را بر رومیان برانگیزد. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله