ترجمه مقاله

اسود

لغت‌نامه دهخدا

اسود. [ اُ ] ج ِ اَسَد. (غیاث ). شیران :
از چهی بنمود معدومی خیال
در چه اندازد اسود کالجبال .

مولوی .


ترجمه مقاله