ترجمه مقاله

اسپاهان

لغت‌نامه دهخدا

اسپاهان . [ اِ ] (اِخ ) اصفهان . اسپهان .سپاهان . صفاهان . اصفاهان . مؤلف فرهنگ رشیدی گوید: و از اسپاه مأخوذ است اسپاهان ، چه آن شهر همیشه موضع اقامت سپاه ایران بوده و در آن سگ نیز بسیار می بودچنانچه مؤلف تاریخ اصفهان علی بن حمزه گفته و الف ونون برای نسبت است . رجوع به اسپهان و اصفهان شود.
ترجمه مقاله