اسپ دار
لغتنامه دهخدا
اسپ دار. [ اَ ] (نف مرکب ) نگهدارنده ٔ اسب . مهتر :
و بستور پور زریر سوار
ز خیمه خرامید زی اسپ دار.
بخواستش از آن اسپ دار پدر
نهاد از بر او یکی زین زر.
|| فرمانده لشکر. سردار سپاه .
و بستور پور زریر سوار
ز خیمه خرامید زی اسپ دار.
دقیقی .
بخواستش از آن اسپ دار پدر
نهاد از بر او یکی زین زر.
دقیقی .
|| فرمانده لشکر. سردار سپاه .