ترجمه مقاله

اسک

لغت‌نامه دهخدا

اسک . [ ] (اِخ ) دهی است بزرگ [ بخوزستان ] ببراکوه نهاده و بر سر آن کوه آتشیست که دائم همی درخشد شب و روز و حرب ... رقیان آنجا بوده است اندر قدیم . (حدود العالم ).
ترجمه مقاله