ترجمه مقاله

اسید

لغت‌نامه دهخدا

اسید. [ اُ س َ ] (اِخ ) ابن ظهیربن رافعبن عدی انصاری اوسی حارثی ، ابن عم رافعبن خدیج . صحابی است . (تاج العروس ).
ترجمه مقاله