ترجمه مقاله

اشرف

لغت‌نامه دهخدا

اشرف . [ اَرَ ] (اِخ ) تومان بیک . آخرین پادشاه سلسله ٔ ممالیک برجی که در سال 922 هَ . ق . / 1516 - 1517 م . به سلطنت رسید. (طبقات سلاطین اسلام ص 75). و صاحب قاموس الاعلام آرد: اشرف ملک طومانبای . نام آخرین پادشاه چراکسه ٔمصر است . پس از قتل عمویش قانصوغوری بقیةالسیف چراکسه را گرد آورد و مدعی سلطنت شد، ولی در محاربه ای واقع در نزدیکی مصر با سلطان سلیم خان مغلوب شد و به صعید گریخت و پس از یک ماه دوباره با قریب پنجهزار تن چرکس به مصر درآمد و جنگ بزرگی تن به تن در محلات شهر میان او و مخالفانش روی داد و کاری از پیش نبرد. از این رو باز راه فرار پیش گرفت و میخواست از نیل عبور کند. در این حال مصطفی پاشا بکلربیگی روم وی را گرفت وبه حضور پادشاه آورد و بعد از چند روز در تاریخ 923هَ . ق . بفرمان عالی در باب الزویله وی را بر دار کشیدند و سلسله ٔ ممالیک چراکسه را منقرض ساختند و از آن زمان دیار مصر بالتمام به ممالک عثمانی ملحق شد.
ترجمه مقاله