ترجمه مقاله

اشغار

لغت‌نامه دهخدا

اشغار. [ اِ ] (ع مص ) دور ماندن آبخور از راه . (منتهی الارب ). در ناحیه ای از جاده واقع شدن منهل . (از اقرب الموارد). || اشغار رفقة؛ تنها و جدا ماندن همراهان از راه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اشغار حساب بر کسی ؛ پریشان و بسیار گردیدن حساب بروی . (از منتهی الارب ). پراکنده گردیدن و فزونی یافتن حساب بر کسی چنانکه بدان رهبری نشود. (از اقرب الموارد). || برداشتن دو پای زن را جهت گائیدن . || فراخ و بزرگ شدن جنگ . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله