ترجمه مقاله

اشقر

لغت‌نامه دهخدا

اشقر. [ اَ ق َ ] (اِخ ) ابوحامد احمدبن یوسف بن عبدالرحمان صوفی معروف به اشقر. از مردم نیشابور بود و حاکم ابوعبداﷲ حافظ نام وی را آورده و گفته است یکی از فقرای مجرد بود که با مشایخ قدیم خراسان و عراق مصاحبت داشت . بیشتر مجاور مکه بود. من دیر زمانی با وی معاشرت داشتم و آخرین بار که از وی جدا شدم در بخارا بود، چه ما در سال 355 یا 356 هَ . ق . با هم در بخارا بودیم . آنگاه وی بسال 357 از بخارا به حج رفت ... وی بسال 359 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعانی برگ 33 ب ).
ترجمه مقاله