اشهری
لغتنامه دهخدا
اشهری . [ اَ هََ ](اِخ ) شاپور نیشابوری . شاعری شیرین زبان بزمان سلطان محمدبن شمس بود و در دولت سلطان محمد ببعض مناصب دولتی نائل آمد. از شاگردان ظهیر فاریابی (متوفی 598 هَ . ق .) و از اولاد حکیم عمر خیام بود. دیوانی مرتب وکتابی بنام رساله ٔ شاپوری از آثار اوست . او راست :
عقیق را ز لبت آب در دهان آمد
خدنگ را ز قدت تاب در میان آمد.
و رجوع به مجمع الفصحا ج 1 ص 88 و آتشکده ص 135 و تذکره ٔ دولتشاه (ذیل شاهفور) شود.
عقیق را ز لبت آب در دهان آمد
خدنگ را ز قدت تاب در میان آمد.
(از قاموس الاعلام ترکی ) (ریحانة الادب ).
و رجوع به مجمع الفصحا ج 1 ص 88 و آتشکده ص 135 و تذکره ٔ دولتشاه (ذیل شاهفور) شود.