ترجمه مقاله

اشکندن

لغت‌نامه دهخدا

اشکندن . [ اِ ک َ دَ ] (مص ) شکستن و خرد کردن . (شعوری ). مصدر دوم اشکستن یا شکستن در تداول عامه است که گاه بجای دست او را شکستی ، گویند: شکاندی ، یا اشکاندی .
ترجمه مقاله