ترجمه مقاله

اشک چیدن

لغت‌نامه دهخدا

اشک چیدن . [ اَدَ ] (مص مرکب ) کنایه از اشک پاک کردن :
میکند با آستین جوهر ز روی تیغ پاک
آنکه می چیند بدامن اشک از مژگان من .

صائب (از آنندراج ).


ترجمه مقاله