اشگفیدنلغتنامه دهخدااشگفیدن . [ اِ گ ِ دَ ] (مص ) شکفتن گل . (از آنندراج ) : همچون شکوفه چشم سپیدم در انتظارتا می ببندد آنچه نخست اشکفیده بود.اثیرالدین اخسیکتی (از آنندراج ).