ترجمه مقاله

اصابع صفر

لغت‌نامه دهخدا

اصابع صفر. [ اَ ب ِ ع ِ ص ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیخ گیاهی است به شکل کف دست . (قطر المحیط) (اقرب الموارد). گیاهی است بر شکل کف دست ، جنون و سم را نفع دهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شجرةالکف . کف عایشه . (الفاظ الادویه ). کف مریم . (الفاظ الادویه ). به هندی ، هنس بدی . (مخزن الادویه ). و ابن البیطار آرد: غافقی گوید گیاهی است که گیاه شناسان آن را کف عایشه وکف مریم خوانند. و برگ آن شبیه برگ گیاهی است که آن را خصی الذئب گویند و ساق بلند نازکی دارد که گلی فرفری رنگ از پایین تا بالای آن را فرومی پوشاند. و دارای بیخی است به اندازه ٔ کف دست کودکی شیرخواره که بشکل پنج انگشت و پر از رطوبت است . در ریگزارها و کنار دریا میروید. ابن رضوان گوید: گونه ای از آن شبیه به کف دستی است که در آن پنج یا شش انگشت باشد. و گونه ٔ دیگر همانند پنجه ٔ شیر و برنگ زرد است ... ابن سینا گوید: به شکل کف دستی است به رنگ ابلق زرد و سپید. گونه ای از آن سخت و کمی شیرین و گونه ای زرد خاکی است وسپیدی ندارد... (از مفردات ابن البیطار). بیخ نباتیست مانند کف دریا ابلق است و زرد و سفید، و صاحب تقویم گوید بیخ پنجنگشت و این خلاف است و نوعی است زرد بود تیره رنگ بی سفیدی و آنرا کف عایشه و کف مریم نیز گویند و طبیعت آن گرم و خشکست در دویم و محلل فصل های غلیظ بود، جهت سمها نافع بود و گزندگی جانوران ، و جهت جنون بغایت مفید بود و عصبها را پاک گرداند از آفتها. دیسقوریدوس گوید اعضای عصبانی را نافع بود و دردهای آن ساکن گرداند و درد مفاصل و رعشه را سودمند بود و جنون و وسواس سودائی را نافع بود و دردهای آن ساکن گرداند و بدل وی در نفع جنون یک وزن و نیم آن هزارجشان و چهار دانگ آن سعد. بی نظیر بود به آلات بول و مصلح آن حب الاَّس یا بلوط بود. (اختیارات بدیعی ). به پارسی انگشت زرد گویند و به هیأت به کف دست ماند، رنگ او میان زرد و سفید است و از غایت صلابت به دشواری شکسته شود، بطعم اندک شیرینی دارد. یونس گوید: گرم وخشکست در دوم ، لطیف و محلل است و در انواع علل که ماده ٔ او از برودت باشد نیکوست و اعصاب را قوت دهد، بدل او یک وزن و نیم او هزارجشانست و ثلثان او سعد. ابوریحان گوید زعم من آنست که اصابع صفر پنجنگشت است .(ترجمه ٔ صیدنه ). و رجوع به قانون ابن سینا کتاب 2 ص 160 س 16 و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 51 و ذخیره ٔ خوارزمشاهی و تحفه ٔ حکیم مؤمن و مخزن الادویه شود.
ترجمه مقاله