ترجمه مقاله

اصاد

لغت‌نامه دهخدا

اصاد. [ اِ ] (ع اِ) مغاکی میان کوهها که در آن آب جمع شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آصدة. (قطر المحیط). رجوع به آصدة شود. || چیزیست چون طبق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طباق . || آستان در. ج ، اُصُد. (قطر المحیط).
ترجمه مقاله