ترجمه مقاله

اصبح

لغت‌نامه دهخدا

اصبح . [ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 28 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 12 هزارگزی خاور راه آهن واقع است . منطقه ٔ دشت گرمسیر مالاریائی و سکنه ٔ آن 180 تن است که شیعه اند و به عربی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چاه تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی است . راه آن در تابستان اتومبیل رو است ... زیارتگاهی بنام عباس در این آبادی وجود دارد. ساکنان از طایفه ٔ سرخه هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
ترجمه مقاله