ترجمه مقاله

اصبغ

لغت‌نامه دهخدا

اصبغ. [ اَ ب َ ] (اِخ ) ابن سفیان کلبی . ابن معین گفت او را نمیشناسم و ازدی گفت مجهول است ، از عبدالعزیزبن مروان چیزی روایت دارد - انتهی . عقیلی گفت : از عبدالعزیزبن مروان از ابوهریره از سلمان روایت کرد، گفت از پیامبر (ص ) پرسیدم : ای رسول خدا! خداوند پیغمبری نفرستاد جز اینکه آشکار شد کسی که پس از او خواهد آمد، آیا پیامبر پس از تو معلوم هست ؟ گفت : آری ! علی بن ابی طالب . محمدبن حمید از سلمةبن فضل از ابن اسحاق از حکیم بن جبیر از حسن بن سفیان از اصبغبن سفیان حدیث را به او روایت کرد. عقیلی گوید و حکیم سست است و حسن و اصبغ مجهول اند و جز در این حدیث شناخته نشده اند. و ابن عدی قول ابن معین را نقل کرده و گفته است او همچنان که گفته است مجهول و ناشناخته است و اهل یمن همچنان که گفته است از وی روایت کرده اند. (از لسان المیزان ج 1 ص 459).
ترجمه مقاله