ترجمه مقاله

اصحاب تجربه

لغت‌نامه دهخدا

اصحاب تجربه . [ اَ ب ِ ت َ رِ / رُ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صاحبان تجربه و آزمایش . آنانکه در دانش بجای نظر تنها از تجارب و آزمایشها نتیجه میگیرند. || (اصطلاح پزشکی ) در برابر اصحاب قیاس . رجوع به اصحاب قیاس و ذخیره ٔ خوارزمشاهی شود. و ابن ابی اصیبعه آرد: و از هنگام مرگ برمانیدس و تا ظهور افلاطون هفتصدوسی وپنج بود و پزشکانی که در این فترت میان برمانیدس و افلاطون به سر میبردند به سه دسته تقسیم شده بودند: 1 - اصحاب تجربه که عبارت بودند از: اقرن اقراغنطی . بنتخلس انقلس . فیلنبس . غافرطمیس . حسدروس و ملسیس . 2 - اصحاب حیل ، همچون ماناخس . ماساوس . غریانس . غرغوریس و قونیس . 3 - اصحاب قیاس ، مانند انکساغورس . فولوطیمس . ماخاخس . سقولوس . سوفوس . و چون افلاطون پدید آمد در مقالات همه ٔ آنان نگریست و دانست که تجربه ٔتنها ردی ٔ و قیاس ِ تنها نادرست است . از اینرو هر دورای را با هم گرد آورد. (از عیون الانباء ج 1 ص 23).
ترجمه مقاله