ترجمه مقاله

اصحاب لذت

لغت‌نامه دهخدا

اصحاب لذت . [ اَ ب ِ ل َذْ ذَ ] (اِخ ) پیروان اپیکور یا افیغورس یا ابیغورس . قفطی آرد: و اما فرقه ای که نام آنان از آراء ایشان گرفته شده است یعنی آرائی که اصحاب آن در آموختن فلسفه آنها را غرض و هدفی میدانستند که بدان توجه کرده اند، و آن گروه پیروان افیغورس بودند و آنان را اصحاب لذت میخوانند، چه آنان غرضی را که در آموختن فلسفه بدان قصد کرده بودند لذتی میدانستند که بدنبال معرفت آن به ایشان دست میداد. (از تاریخ الحکماء قفطی ص 26). و صاعدبن احمدبن صاعد اندلسی آرد: فرقه ٔ ششم طبقه ای که بنام آراء و عقایدی که مقصودآنان در تعلیم فلسفه است مسمی گشته اند پیروان افیغورس میباشند که اصحاب لذت نامیده شده اند، چه آنان مقصود تعلیم فلسفه را لذت علم و دانایی آن میدانند. (ازترجمه ٔ طبقات الامم بقلم سیدجلال الدین طهرانی ص 186).
ترجمه مقاله