ترجمه مقاله

اصطخریار

لغت‌نامه دهخدا

اصطخریار. [ اِ طَ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) قلعه ای است سخت عظیم و از این سبب آنرا اصطخریار نام نهاده اند یعنی یار اصطخر است و هواء آن معتدلست و آب چشمه و مصنعه دارد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 159). و حمداﷲ مستوفی آرد: قلعه ای محکم است و بدین سبب آنرا بدین نام خوانند که در استحکام مانند اصطخر است ، هوای خوش و مصنعه دارد و برو چشمه ای زاینده نیز هست . (از نزهةالقلوب مقاله ٔ 3 ص 132).
ترجمه مقاله