ترجمه مقاله

اصطقار

لغت‌نامه دهخدا

اصطقار. [ اِ طِ ] (ع مص ) برافروخته شدن آتش . (از منتهی الارب ). افروخته شدن آتش . (ناظم الاطباء). به ابدال و عدم آن یعنی اصطقار و اصتقار؛ اتّقاد.(از اقرب الموارد). اتقاد. اصتقار. (قطر المحیط).
ترجمه مقاله