اصفندلغتنامه دهخدااصفند. [ اِ ف َ ] (معرب ، اِ) بهترین و صافی ترین باده . (از المعرب جوالیقی ). اسفنط. اصفنط. اسفند. اصفعند. اصفعید، اصفد. رجوع به کلمه های مزبور، و نشوءاللغة و المعرب جوالیقی ص 18 شود.